گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

ساری گلین

یادت هست چشم عسلی؟ 

چقدر به  این آهنگ  باهم  گوش میدادیم؟ 

یادم هست توی سر بالایی های ولنجک بودیم که این آهنگ شروع شد.. و وقتی به اوج آهنگ رسید، تو به همه گفتی ساکت باشین، بهترین جای آهنگ همین جاست... و تا وقتی آهنگ تموم شه دیگه هیچ حرفی نزدیم.. و آروم و یواشکی دست هم رو گرفتیم...........

هیچ وقت فکرشو میکردی به اینجا برسیم چشم عسلی؟ هیچ وقت فکرش رو میکردی برای هم ممنوعه بشیم؟ سم بشویم برای زندگیه هم؟ پای دو نفر دیگه وسط باشد؟ من حتی خوابش هم نمیدیدم چه برسد به فکرش...

میدونی داستانش چیست؟ میدونی چشم عسلی؟ 

میدونی من توی اون روز خاص با موهای طلایی بودم؟ میدونی شدم همون ساری گلینی که شاید باید مال تو میشد؟ 

میدونی چقدر حسرت کشیدم وقتی این آهنگ رو برام اجرا کردن؟ میدونی هیچ وقت هیچ کس نفهمید اشکهای اون روزم  بخاطر چی بود؟.... 

میدونی چقدر سخته مال کسی باشی که نباید....؟

آخ چشم عسلی...

چرا همیشه "حیف" باید بین ما باشد...؟

چرا حسرت تنهام نمیذارد...

اینقدر گریه کردم این چند سال.. که دکترم بهم گفت میخوای همین مقداری که میبینی رو هم از دست بدی...؟ گفت تا کی میخوای ادامه بدی...؟ 

گفت میخوای ایوب بشی؟ منتظر بوی پیراهن یوسف تا کی؟  شاید این دفعه واقعاً یوسفی نباشد که برگردد... 

چشمانم را از دست بدهم؟ تاوان بدست آوردن تو به اندازه چشمان من است؟ چشمانی که شاید عشق تو از همان ها شروع شد..؟

چشم عسلی.. میترسم... چشمانم را بدهم... و تو برگردی... دیگر چگونه به چشم های عسلیت خیره شوم... 

میترسم برگردی و دیگر نتوانم تورا ببینم....









  ادامه مطلب ...

اعتیاد

سپیده میگفت

" عشق مثل اعتیاد میمونه" همون  حسی یا ماده ای که بعد از استفاده از هروئین در بدن بوجود میاد، بعد از لمس عاشقی در بدن تولید میشه.. 

بنظر من شاید یه معتاد بعد از بستری شدن در کمپ های ترک اعتیاد بتونه موادش رو دیگه مصرف نکنه.. ولی یه عاشق هرچقدر هم که از اون عشق دوری کنه، هرچقدر هم که بدونه بی منطق هستش، هرچقدر بدونه اون عشق ضرره، هر چند بار هم که ترکش کنه، ازش دوری کنه، بازم ته ته اعماق وجودش که البته جای دوری هم نمیتونه باشه، بازم اون ماده رو توی بدنش تولید میکنه...

عشق رو یا نباید بچشی، حس کنی، بفهمی یا لمس کنی 

یا اگه همه اینا شد

دیگه کاریش نمیشه کرد... حتی بعد از لمس این ها، تنفر هم  مزه عشق رو تولید میکنه.. 

یعنی اینکه شاید مدتی حس کنی متنفر شدی یا حتی دیگه حسی نداری.. ولی فقط گول زدن خودته... چون اون ماده داره توی بدنت تولید میشه که هیچ، کل سلول های بدنت رو در بر میگیره...

حالا هی بگو من واسه تو ضررم! باشه اصلاً ضرر! من این ضرر رو میخوام... حتی اگه شرایطش نباشه.. حتی اگه پای دو نفر دیگه وسط باشه.. حتی اگه تویی نباشی یا منی نباشم...

این حس هست و دیگه نمیشه ازش فرار کرد..

باید باهاش زندگی کرد، 

ولو اینکه تنها.. توی دلم.. بدون تو.. بدون ما

باید زندگی کرد در سکوت.. چشم هارو بست و جور دیگه تو دلت دید...

باید با این حس زندگی کرد تا مُرد...

باید مُـــــــــــرد...

باید...

ترکم نکن


Ne me quitte pas

Il faut oublier

Tout peut s'oublier

Qui s'enfuit déjà

Oublier le temps

Des malentendus

Et le temps perdu

A savoir comment

Oublier ces heures

Qui tuaient parfois

A coups de pourquoi

Le cœur du bonheur

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas


Moi je t'offrirai

Des perles de pluie

Venues de pays

Où il ne pleut pas

Je creuserai la terre

Jusqu'après ma mort

Pour couvrir ton corps

D'or et de lumière

Je ferai un domaine

Où l'amour sera roi

Où l'amour sera loi

Où tu seras reine

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas


Ne me quitte pas

Je t'inventerai

Des mots insensés

Que tu comprendras

Je te parlerai

De ces amants-là

Qui ont vu deux fois

Leurs cœurs s'embraser

Je te raconterai

L'histoire de ce roi

Mort de n'avoir pas

Pu te rencontrer

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas


On a vu souvent

Rejaillir le feu

D'un ancien volcan

Qu'on croyait trop vieux

Il est paraît-il

Des terres brûlées

Donnant plus de blé

Qu'un meilleur avril

Et quand vient le soir

Pour qu'un ciel flamboie

Le rouge et le noir

Ne s'épousent-ils pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas


Ne me quitte pas

Je ne vais plus pleurer

Je ne vais plus parler

Je me cacherai là

A te regarder

Danser et sourire

Et à t'écouter

Chanter et puis rire

Laisse-moi devenir

L'ombre de ton ombre

L'ombre de ta main

L'ombre de ton chien

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas

Ne me quitte pas









پ.ن:

هر اتفاقی بیفته تهش یه تلخی همراهش داره.. ولی دیگه تحمل این تلخیه بی پایان رو ندارم 

امیدوارم که کمکم کنه