گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

مقصر

تقصیر توئه که من اینه حال روزم

دروغ گفتم که مصرش مهم نیست 

چرا تو کردی این کارارو با من

اومدم سمت پسم زدی

باز اومدم سمتت منو گرفتی تو آغوشت

با یکی دیگه شریکم کردی

لهم کردی 

کشتیم

رفتی 

نرفتم

اومدی موندم

نخواستی

رفتم.......

تهمت زدی کتک زدی.... 

ترسیدم

تمام دنیامو رو سرم خراب کردی

فرار کردم

مال یکی دیگه شدم از ترس تو

نتونستم

باز برگشتم

شریک جدید داشتی

خواستم 

نخواستی

هستم و 

نیستی

تو بار ها و بارها منو 

کشتی...


























پی نوشت:

تقصیر خودمه که دنبالت میگردمو عکساتو میبینم

که باز هم شب تا صبح کابوس از دست دادن تو دیگه نتونستن با تو رو میبینم....

تو خودت

رویا و کابوس من شدی...

تا آخر عمر

فقط این قلب و روح برای تو موند...

حتی اگه تو نخوایشون............

نظرات 1 + ارسال نظر
ناشناس دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1398 ساعت 15:18

نمیبخشمت هیچوقت ماریا ارجمندی

کی هستی؟ البته یه نفر به من میگفت ماریا که اگه اونی اصلاً مهم نیست:)) چون قبل از اینکه تو بخوای فکر کنی منو میبخشی یا نه که اصلا‌ دلیلی درش نمیبینم! من هستم که تورو نمیبخشم، و هرجا دیدی که نمیدونی چرا انقدر بدبخت شدی! برگرد و به زندگی کثافتت و کارهایی که در حق من و امثال من کردی یه نگاهی بنداز!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد