گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

همه در ها بسته

این همه سال واقعاً زبونم بسته بود..

راهی هم نداشتم به سوی تو...

الان هم که همه درها رو بستی به روی من...

کاش حداقل یه راهی بود که ازت خبر میگرفتم....

مریم مُرد- قاتل من کیست؟؟

خودکشی فقط مال جسم نیست، منم با جسمم کاری ندارم ولی مریم دیگه مُرد..
مثل پاک کردن یه سری اطلاعات از روی مموری، مریم ام از روی جسم من پاک شد.. اونی که از این به بعد خواهید دید ساخته دست خودتونه
اسمش رو هرچی که میخواین بذارین...
ولی من دیگه نیستم...













پ.ن: اینو وقتی نداشتن جدا شم بهشون گفتم...
من متنفرم از این زندگیه رذالت بار..
فهمیدم که توی این دنیا هیچ کس رو ندارم... حتی پدر و مادری که من براشون مهم باشم...
همه چیزمو یه بار دیگه از دست دادم.... روحم هم مرد... دیگه تموم شدم....

بی تو

من هنوز دلم میلرزد لحظه اولین بوسه مان را بیاد می آورم...

هنوز دلم میریزد تصویر خنده هات در ذهنم حاضر میشود...

یادم است به من گفتی قفل شده ای میان جای خالیه وجودم.. بی شک بهترین حرفی که از تو شندیم... بی شک که بعد از تو از کسی نشیدم نه خواستم که بشنوم

بعد از تو به دنیای خودم بد کردم

بی دلیل به او بله گفتم...

نه بریدم نه گسستم...

بعد از تو مرا با چه کسی میشناختند؟ بعد از تو به دنیای تو هم بد کردم...

ای کاش که بی تو مرا عمر نبود... ای کاش که بی تو مرا نیست میشد... 

من هنوز دلم میلرزد... دلم میلرزد اسم تورا میشنوم...

بی تو مرا حبس میشود...

بی تو مرا با این غریبه چه کار است....؟

بی تو مرا خدا نمیشناسد....