گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

بی تو

من هنوز دلم میلرزد لحظه اولین بوسه مان را بیاد می آورم...

هنوز دلم میریزد تصویر خنده هات در ذهنم حاضر میشود...

یادم است به من گفتی قفل شده ای میان جای خالیه وجودم.. بی شک بهترین حرفی که از تو شندیم... بی شک که بعد از تو از کسی نشیدم نه خواستم که بشنوم

بعد از تو به دنیای خودم بد کردم

بی دلیل به او بله گفتم...

نه بریدم نه گسستم...

بعد از تو مرا با چه کسی میشناختند؟ بعد از تو به دنیای تو هم بد کردم...

ای کاش که بی تو مرا عمر نبود... ای کاش که بی تو مرا نیست میشد... 

من هنوز دلم میلرزد... دلم میلرزد اسم تورا میشنوم...

بی تو مرا حبس میشود...

بی تو مرا با این غریبه چه کار است....؟

بی تو مرا خدا نمیشناسد....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد