گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

بی فکر

فکر کرده من خرم :))  

هر چی مینوسم واسه دلِ خودمه! نه این حیله های بچگانه تو !  

پست چهارم

نازنینم!

هنگامی که گذر لحظه ها

بوسه های پر احساس ما به سخره می گیرند...

بی تفاوت به نامه های عاشقانه ام نگاه نکن!

می بینی

من هنوز طفلی کوچک مانده ام

که با عروسکها درددل می کنم...

و تا وقتی زنده ام

تنها یک واژه

نوید آمدنت را به من می دهد...

و دیگر به هیچ ترانه ای تکیه نخواهم کرد...

انتظار...انتظار...انتظار......... 

 

 

 

 

تاریخ و ساعت پست: ۱۴/۰۱/۱۳۸۶ ساعت: ۱۵:۰۰

پست سوم

  می گفت فردا همه ترانه هایم را به دست باد خواهد سپرد...

و باد بر دستهایش بوسه زنان ترانه ها را میرباید...

و ربود..

عروسک...

آیا  ترانه هایم..نامه هایم...غصه هایم به گوش تو خواهد رسید..

و شباهنگام کنار بسترم نوازش کنی مرا...

می دانی عروسک...نازنین...

راستش را گفته ام..و خواهم گفت

من از بی تو ماندن هراسانم... 

                                           شب کنار پنجره ی رو به باغمان منتظرت میمانم..

تا شاید باد ترانه هایم را امشب به تو برساند....  

 

 

 

 

 

تاریخ و ساعت پست در بلاگ فا: ۱۲/۰۱/۱۳۸۶  ساعت: ۱۸:۳۲