گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

گوشه ای از کاغذهای پاره

کاغذ پاره های من

تنها

سرنوشتِ منو با   "ت ن ه ا ی ی"  نوشتن...

  توی شاد ترین لحظه هام... توی غم انگیزترین دقیقه هام...

بدترین و خوب ترین....

 همیشه تنها ترین بودم...

همیشه کنار کشیدم ؛

تمام چیز هایی که فکر نمی کردم اتفاق بیفتد افتاد...

دیگر هیچ چیز برایم مهم نیست..

فقط دلم میخواهد برگردم به اردیبهشت پارسال... لحظه ای که فکر میکردم هیچ خوشحالم نمیکند... آنوقت ها خیلی شاد تر بودم...

خســـــــــــــته ام.... خســـــــــــته.....

خدایا بس است...

تمامش کن...